—►یادداشتهای پراکنده◄—
رشتهی مطالعات اسلامی راهنمای تحلیل رخدادهای امروز جهان اسلام
یکشنبه ـ 21 دی 1393 برای فهم بخشی از تحولات جهان اسلام در دوره معاصر بیشک مطالعه تاریخ تحولات فکری و سیاسی و اجتماعی جوامع مسلمان در سدههای گذشته نهتنها مفید و شایسته بلکه لازم و گریزناپذیر است. بسیاری از رخدادهای امروز در عرصه سیاست و اجتماع در برخی کشورهای مسلمان نمونههای مشابهی در سنت و تمدن اسلامی داشتهاند. از این روست که مطالعات اسلامی بهمثابه رشتهای آکادمیک، علاوه بر اینکه از روشها و نتایج علوم انسانی و اجتماعی بهره میگیرد، میتواند اطلاعات ارزشمندی را در اختیار تحلیلگران و منتقدان فرهنگ و سیاست و جامعه در کشورهای اسلامی قرار دهد و به نگاه مطالعهکنندگان تحولات اجتماعی و سیاسی این کشورها عمق ببخشد. کندوکاو در بحرانها و مسئلههای پدیدآمده در ادوار مختلف تاریخ اسلام و شناخت خاستگاهها و زمینههای شکلگیری آنها و آگاهی از نحوه مواجهه مسلمانان با این قبیل رخدادها به داشتن درکی درست از چنین پدیدههایی در دورهی معاصر بسیار کمک خواهد کرد. بحران ناشی از تعیین جانشین پیامبر و نزاع بر سر مسئله ماهیت کلام خدا نمونههایی شاخص از این دست رخدادهایند. «فتنه» که در سالهای اخیر به یکی از مهمترین و تعیینکنندهترین واژهها در ادبیات حاکمان سیاسی امروز ایران بدل شده تعبیری است که سابقهای بهاندازه عمر تاریخ اسلام دارد. نخستین کاربرد این واژه با یکی از حساسترین مقاطع تاریخی حیات اجتماعی مسلمانان یعنی حاکمیت سیاسی جامعه اسلامی پس از پیامبر ارتباط مییابد که آن را «فتنه بزرگ» میخوانند. مطالعات آکادمیک درباره تاریخ اسلام پژوهشی آزاد و پژوهشگری آزاداندیش میطلبد تا صادقانه و مشفقانه به پژوهش درباره مفاهیمی پیچیده و چندوجهی همچون «فتنه» بپردازد. بر این باورم که برای جامعهای چون ایران، که در هیچ تحلیل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حتی اقتصادی نمیتوان عنصر «فکر دینی» را در آن نادیده گرفت، مطالعات دین بهطورعام و مطالعات اسلامی بهطورخاص در زمره مهمترین رشتههای علمی قرار میگیرند. گفتن ندارد که منظور از «مطالعات اسلامی» مطالعه بیطرفانه و مبتنی بر روشها و ابزارهای امروزین و دادهها و منابع روزآمد است. بدون شک در نبودِ تحقیقات بنیادی تلاش برای حل مسئله راه به جایی نخواهد برد. با وجود تحقیقات بنیادی اما میتوان به رهیافت مسئلهمحور نیز فکر کرد و به تعمق درباره مسئلههای امروز از طریق پژوهش در رخدادها و تحولات دیروز امید بست.
برای نمونهای بسیار جزئی از آنچه گفتم بخش ابتدایی مقاله «بررسی تحلیلی برداشت طبری از تعبیر نمادین و فرهنگی فتنه» (نوشته عبدالقادر طیب، ترجمه سیدعلی آقایی) را میتوان ملاحظه کرد. نویسنده در این مقاله به تحلیل اصطلاح «فتنه» در تفسیر طبری پرداخته و در ضمن کوشیده است تا تصویری کلی از این مفهوم در فرهنگ اسلام سنی ارائه کند که البته جای خالی پژوهشی همهجانبه و عمیقتر در این باب، بهویژه با توجه به فرهنگ شیعی، همچنان احساس میشود. عبارات نقلشده از این مقاله در زیر برای بسیاری از ما ـ که در این سالها با مفهوم «فتنه» خو گرفتهایم ـ کاملاً ملموس و آشناست و بیشک به کار تأمل در کاربرد امروزین این مفهوم خواهد آمد:
«فتنه، همچون واژهای کلیدی در نظام مفهومی ـ نمادینِ فرهنگ اسلامی، نمایانگر رهیافت محافظهکارانه دینی نسبت به مسائل سیاسی یا اجتماعی است. واژهی فتنه در میان اهلسنت متضمن معنایی منفی است زیرا یادآور خاطرهای تلخ از اختلافی شدید در جامعه اسلامی اندکی پس از وفات پیامبر است ... این اختلاف هیچگاه به طور کامل فیصله نیافت و خاطرهی آن این تأثیر عمیق را بر اهل سنت گذاشت که بهترین موضع در قبال چنین اختلافی کنارهگیری از آن است ... محافظهکاری سیاسی ناشی از ترس از فتنه موجب شده است که نظریهپردازان سیاسی مسلمان هیچیک از اَشکال اصلاح انقلابی را شرعاً مجاز نشمارند. بهویژه اهلسنت به احادیثی از پیامبر متوسل شدهاند که بنابر آنها، حکومتها را جز در جایی که مرتکب کفری آشکار شوند نباید برکنار کرد. این محافظهکاری سیاسی در رسالههای کلامی و اعتقادنامههایی چون الإبانة عن اصول الدیانة ابوالحسن اشعری نیز طرح شده است ... از همین رو، عنایت معتقد است که مفهوم فتنه همچون سدّی در برابر تلاشهای معاصر مسلمانان در جهت اصلاح بیعدالتیهای سیاسی و اجتماعی قرار گرفته است. بهویژه اهلسنت در مقابل این تلاشها که برای اصلاح جوامع اسلامی به اختلاف و نزاع انجامیده است مقاومت کردهاند. سیوَن این معضل را آسیب نظریهی سیاسی اهلسنت نامیده و کِدی با بیان نقطهنظری مشابه فتنه را تعبیری مبهم و کلّی برای محافظهکاری، انفعال و اختلاف خوانده است...» (متن کامل مقاله را ببینید در: رهیافتهایی به قرآن، بهکوشش و ویرایش مهرداد عباسی، تهران: انتشارات حکمت، چاپ دوم، 1393، ص243-263).