—►یادداشتهای پراکنده◄—
تطابق اثر ادبی/ هنری با واقعیت
چهارشنبه ـ 22 آذر 1391 1. آیا «آفرینش ادبی/ هنری» لزوماً باید با واقعیت (تاریخ، قانون، علم و ...) تطابق داشته باشد؟ «نه»، چون ادبیات و هنر از مقولهی تخیل و الهام و خلاقیتاند. ذیل: من که محور کارم این روزها و سالها مطالعات قرآنی است اخیراً به بهانهای دوباره درگیرمسألهی کتاب «الفن القصصی فی القرآن الکریم» شدهام. محمد احمد خلفالله حدود شصتوپنج سال پیش در رسالهی دکتریاش در دانشگاه قاهره ـ که بعداً در قالب همین کتاب منتشر شد ـ نوشت که چون قرآن اساساً اثری از مقولهی آفرینش ادبی و هنری است میتوان فرض کرد که داستانهای قرآن لزوماً با تاریخ منطبق نیستند، اما رسالهی او رد شد و کارش به تکفیر و ارتداد کشید. او در دفاع از خودش گفت که کتابش را در پاسخ به انتقادات خاورشناسانی نوشته است که کوشیدهاند اشکالات و ایرادات تاریخی قرآن را نشان دهند.
2. آیا داستان و فیلم و سریال از مقولهی آفرینش ادبی و هنریاند؟ بله، حتماً.
3. آیا رخدادهای یک فیلم یا یک سریال تاریخی (مثلاً «حریم سلطان») لزوماً باید با آنچه در تاریخهای رسمی آمده مطابق باشد؟ نمیدانم، شاید.
4. آیا اطلاعات حقوقی و دادگاهی در یک فیلم یا یک سریال اجتماعی یا جنایی (مثلاً «من مادر هستم») لزوماً باید بر قانون کیفری جامعهی مخاطبان منطبق باشد؟ معلوم نیست، بستگی دارد.
5. چگونه میتوان فهمید یک آفرینش ادبی/ هنری دچار معضل عدم تطابق با واقعیت شده و چه زمانی این عدم تطابق مفروض مسألهساز و مناقشهبرانگیز میشود؟ اتفاقاً اینها سؤالات من هم هست. به لینکهای زیر توجه کنید:
گزارشی از موافقت و مخالفت با ساخت سریال «حریم سلطان» در خود ترکیه:
http://www.bbc.co.uk/…/121211_l41_tv_sultan_suleiman_contro…
دربارهی ایرادات حقوقی «فیلم من مادر هستم» و پاسخ به آنها:
http://rhoghough.ir/?p=1721