—►یادداشتهای پراکنده◄—
مقایسهی وضع مطالعات قرآنی در ایران و غرب
چهارشنبه ـ 24 دی 1393 عصر روز نهم دی در جلسهای به همت «خانه نقد کتاب» درباره کتاب «کتابشناسی مطالعات قرآنی در زبانهای اروپایی» اندکی حرف زدم و به بهانه موضوع کتاب دقایقی درباره وضع مطالعات قرآنی در غرب و در ایران سخنپراکنی کردم. از محاسن صوری کتاب و صفحهآرایی چشمنواز و حروفچینی بسیارخوب و ترجمههای گویای عناوین و نمایههای مفید کتاب و دقت وسواسگونه مؤلف در ضبط دقیق نامها گفتم. از این هم گفتم که اگرچه کتاب در میانه این تصویرهای مخدوش و تحریفشدهای که در گوشهوکنار ایران از مطالعات اسلامی در غرب داده میشود تصویری مطابق با واقع به دست داده و انصافاً از این جهت ارزشمند و گرانقدر است، اما این فقط آغاز راه است و در این حوزه راهی طولانی در پیش داریم؛ ژانر کتابشناسی (بیبلیوگرافی) را با ژانر دایرةالمعارف (انسیکلوپدیا) مقایسه مختصری کردم و گفتم در اولی ما آجرها و مصالح را در یکجا گردمیآوریم به ترتیب الفبایی، اما در دایرةالمعارف گامی جلوتر میرویم و آنها را بر اساس موضوع سامان میدهیم. گفتم دایرةالمعارف قرآن و بهویژه بخش کتابشناسی پایان مقالات آن هم خود در حکم کتابشناسی موضوعی است برای خوانندگان و علاقهمندان. تأکیدم بر این بود که به هر روی، تا رسیدن به نقشه و بنای یک ساختمان برای مطالعات قرآنی راه دشواری در پیش داریم، اصرار داشتم که باید برسیم به یک دستهبندی و تبیین و تحلیل دقیق از مجموعه پژوهشهایی که تا کنون انجام شده. در جلسه، غیر از خود مرتضی کریمینیا که صاحب اثر بود، محمدکاظم رحمتی هم حرف زد و محمدحسین ساکت هم که گرداننده جلسه بود نکاتی را مطرح کرد. گزارش خوبی از جلسه به همراه چند عکس دیگر را ببینید در صفحه فیسبوک خانه نقد کتاب:
گفتم این کتاب میتواند تولید مسئله کند، ما در این حوزه پژوهشی مسئله نداریم. اساساً حرفهای پیشینیان را نقل و تکرار می کنیم. هر رشته علمی با مسئلههایش زنده است و با نظریههایی که حاصل تأمل درباره حل آن مسئلههاست. گفتم مطالعات قرآنی ما در قرنهای اخیر سترون بوده و از پانصد سال پیش به این سو یعنی بعد از الاتقان سیوطی مسئلههای ما تغییر چندانی نکرده. سیوطی و دیگر قدما مسئلههای خودشان را خوب طرح کردند و پاسخهایی هم برای آنها فراهم آوردند، ما چه کردهایم؟ چرا ما همچنان در دانشگاهها فقط مسئله های الاتقان سیوطی یا حتی البیان خویی را باید بخوانیم و به همان بسنده کنیم؟ مسئله امروز ما مثلاً همین مصحفی است که خبرش از دانشگاه توبینگن آمد. ما در ایران چند نفر داریم که بتوانند درباره این مصحف و اصولاً درباره این موضوع اظهارنظر علمی و دقیق کنند؟ وضع حاضر به گونهای است که باید بیبیسی این موضوع را خبر کند و بعد خبرگزاریهای ما از روی آن بنویسند و بعد ما منتظر شویم تا آنها خبرنگار بفرستند برلین و اطلاعات جدیدی درباره موضوع کسب کند تا ما بتوانیم اینجا درباره آن حرف بزنیم. آیا ما محققانی داریم که بتوانند درباره مسئله بحثانگیز تأثیر فرهنگ و زبان سریانی بر قرآن اظهارنظری علمی کنند. گفتم این کتاب موردبحث در جلسه امیدوارم مسئلههای جدید و امروزین را به جامعه علمی ما معرفی کند. گفتم «نهضت ترجمه» باید راه انداخت شاید، «بیتالحکمه» باید ساخت شاید (و به شوخی تعریضی زدم به انتشارات «حکمت» که آثار غربیان درباره اسلام در آنجا ترجمه و منتشر میشود و برای خودش بیتالحکمه ای است!). گفتم ابتدا باید ترجمه کنیم و بخوانیم و بفهمیم تا بعد شاید نوبت به نقد برسد. گفتم منتقد باید همقد مؤلف باشد. برخی از منتقدان ما که نوشتههای غربیان درباره اسلام را نقد میکنند حتی نمیتوانند از روی کتابها و مقالات آنها بخوانند. اگر منتقد ما هم چند زبان شرقی و غربی بداند شاید به این راحتیها «دست به نقد» نشود و تواضع علمی بیشتری پیدا کند. یک نکته دیگر هم گفتم. گفتم مطالعات قرآنی در ایران رشته آکادمیک نیست. رشته آکادمیک یا دیسیپلین علمی تاریخ دارد. آغاز و فراز و فرود و دورهی اوج و فرود و تحولات دارد. الاتقان سیوطی بازتابی از حدود نهصد سال تلاش عالمان مسلمان در مطالعه قرآن است. آیا ما برای یکی دو قرن اخیر خود چنین چیزی را میتوانیم ادعا کنیم. تا همینجا وقت شد حرف بزنم، وقت نشد این را هم بگویم که البته غربیان این کار را انجام دادهاند و درباره تاریخ قرآنپژوهی ما مسلمانان در دوره سنتی هم چیزهایی نوشتهاند. برای دوره جدید خودشان هم آنها تاریخ شان را نوشتهاند. میخواستم بگویم همین دایرةالمعارف قرآن را ببینید و دو سه مقالهای که به این موضوع اختصاص دارد. انصافاً ما در مطالعات قرآنی امروزمان میتوانیم از نظریههایی منسجم و تثبیتشده همراه با نظریهپردازان آنها سخن بگوییم و مثلاً از پیروان نظریههای مختلف حرف بزنیم. آیا شکل و ساختار مقالات ما چنین هست که مثلاً بتوان چنین دستهبندیهایی درباره آنها انجام داد؟ میخواهم بگویم واقعاً راهی جز این نیست که در دنیای جدید به مطالعات قرآنی بهطورخاص و به مطالعات اسلامی بهطورعام بهمثابه یک دیسیپلین نگاه کنیم. باید بگویم خیلی کار داریم، راه درازی پیش رو داریم. باید کار کرد ...خیلی کار کرد ... خیلی.
https://www.facebook.com/groups/1467790930147258/permalink/1539392816320402/